تجارب ایران در حوزه اقتصاد مقاومتی مرجعی برای همه کشورها


تجارب ایران در حوزه اقتصاد مقاومتی1.jpg
اقتصاد مقاومتی و ضرورت توجه به آن برای شکوفایی هرچه بیشتر اقتصاد کشور در شرایط تحریم و تحقق حماسه اقتصادی مساله‌ای است که از دیدگاه اندیشمندان و کارشناسان بسیار حائز اهمیت است. در همین زمینه با عباس کشوری کارشناس بانکی و اقتصادی گفتگو نموده‌ایم.

 منبع: خبرگزاری مهر 

اهمیت اجرای مفاد سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی چیست و چه منافعی را برای کشور به دنبال خواهد داشت؟

کشور ما در چند سال اخیر شرایط ویژه ای را پشت سر گذاشته است و ابرقدرتها برای اینکه استقلال ما را تحت الشعاع قرار دهند به نقاط ضعف ما حمله کرده اند که به لطف خدا و رهبری هوشمندانه کشور، در این زمینه هم علیرغم اینکه سودی نصیب دشمنان نشده، بلکه ضرر آن نیز متوجه آنها شده است.

با این مقدمه می توان اینطور اذعان کرد که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به دنبال این است که ما نقاط ضعف خود را شناسایی و با استفاده از نقاط قوتی که داریم، این نقاط ضعف را مرتفع کرده و فرصتهای جدیدی را به وجود آوریم، بنابراین می توان اینطور نتیجه گیری کرد که ما در شرایطی هستیم که برای حفظ استقلال خود، ملزم به اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هستیم.

تجربه و اقداماتی که در ایران اسلامی در این خصوص در حال انجام است، قطعاً منحصر به فرد و نشات گرفته از یک الگوی بومی است. به طور حتم زمانی که این تجارب تبدیل به مستندات علمی شود، مرجعی برای تمامی کشورهای دنیا خواهد بود.

بنده به این موضوع اعتقاد دارم که با توجه به شکست نظامهای اقتصادی مطرح دنیا در طی سالهای اخیر از یک سو، و محدودیت و نزولی شدن میزان منابع اقتصادی از سوی دیگر، تمامی کشورهای دنیا در آینده ای نه چندان دور مجبور به اصلاح نظامهای اقتصادی خود بوده و اقتصاد مقاومتی می تواند الگوی مناسبی برای آنها باشد.

 

در خصوص شکست نظامهای اقتصادی مطرح دنیا در سالهای اخیر اشاره داشتید، می توانید توضیحات بیشتری ارائه کنید؟

نظام اقتصاد متمرکز که نمونه‌ای از دستور مطلق در اقتصاد است، ضمن اینکه در سال 1991 باعث فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شد، به طور مطلق شکست خورد و از مباحث نظری اقتصاد کنار گذاشته شد.

در مقابل این نظام، نظام اقتصادی باز قرار دارد، که سردمدار آن ایالات متحده آمریکا هستند و در آن حرص و ولع، مصرف گرایی و اسراف و تبذیر حرف اول را می زند و فضاحت این نظام نیز، با بحرانهای اقتصادی که طی سنوات اخیر در آمریکا به وقوع پیوست، بیش از پیش نمایان شد.

از مهمترین اشکالات نظریه اقتصاد باز، ایجاد فاصله طبقاتی فاحش، بی‌عدالتی و عدم توجه بازار به بخشهای عمومی است.

خُب حالا در یک کشور که مورد تحریم ناجوانمردانه بیگانگان قرار گرفته است، الگویی جدید شکل می گیرد به نام اقتصاد مقاومتی، که در آن مواردی از قبیل مشارکت آحاد جامعه، اقتصاد دانش بنیان، رشد بهره وری، توسعه کارایی، افرایش تولید داخلی، تامین امنیت غذا و درمان، اصلاح الگوی مصرف و ... به چشم می خورد، اینها موضوعاتی هستند که جهانشمول هستند، اصلاح الگوی مصرف در سراسر دنیا بایستی اتفاق بیفتد، در غیر این صورت منابعی برای نسلهای آینده باقی نخواهد ماند، حال سوال اینجاست که آیا با محدودیت منابع اقتصادی در جهان، چاره ای جز تاسی از مضامین اقتصاد مقاومتی وجود خواهد داشت؟ مسلماً خیر. بنابراین افتخار ایران اسلامی این خواهد بود که در زمینه، پرچم دار بوده است.

در واقع اقتصاد مقاومتی ایده ای متفکرانه است که اگر مسئولان، دست اندرکاران، دانشمندان، نخبگان و پژوهشگران ما تلاشی برای ارائه راهکارهای اجرایی آن در زودترین زمان ممکن ارائه ندهند، ابرقدرتهای دنیا، ایده این نظام اقتصادی را از ما خواهند رُبود و تحت عبارتی دیگر، این مضمون را به نام خود ثبت خواهند کرد.

 

منظور شما این است که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی علیرغم بومی بودن، می تواند مورد استفاده سایر کشورها هم باشد؟

البته که اینطور است، همانگونه که اشاره شد، مفاد سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، می تواند منشاء رفتارهایی باشد که مورد تایید جامعه بشری حقیقت جو است.

در کجای دنیا اصلاح وضعیت اقتصادی با رویکرد خودکفایی و مدیریت مصرف می تواند نامطلوب باشد؟ در حقیقت، اقتصاد مقاومتی پدیده ای است که ضمن دارا بودن مفاهیم بومی و ارزشی، مشترکاتی نیز با واقعیات و تجارب دنیا دارد.

نباید فراموش کنیم که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، کاملاً با نظام اقتصاد اسلامی هم سوئی و همخوانی دارند و قطعاً آموزه های دینی ما، تاکید بر اصول و ارزشهایی دارند که لایتغیر و جهانشمول هستند و سعادت بشریت را به دنبال خواهند داشت.

به زعم بنده در آینده ای نه چندان دور سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی زمینه ساز یک فرهنگ عمومی در سطح بین المللی می شود و این فرهنگ که مبتنی بر ارزشهای والای اسلامی است، پاسخگوی سوالات اساسی علم اقتصاد خواهد بود.

 

الزامات اجرای مفاد سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی چیست؟

بند 21 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به "تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن بویژه در محیط‌های علمی، آموزشی و رسانه‌ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی" اشاره دارد.

اهمیت و ضرورت اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، باید برای آحاد ملت تبیین گردد.

الزام اساسی اجرای اقتصاد مقاومتی، تقسیم مسئولیت صحیح بین تمامی اقشار جامعه است، در واقع باید زمینه ای فراهم شود تا اقشار مختلف جامعه به این موضوع پی ببرند که اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به نفع آنهاست و این امر مهم میسر نمی شود مگر اینکه ابعاد اقتصاد مقاومتی از سوی افراد ذی نفوذ جامعه به درستی تبیین شده و مزایای آن از طریق همه ابزارهای رسانه ای به سمع و نظر مردم برسد. پس از آن یا به طور همزمان بسترهای مورد نیاز برای اجرای هر یک از مفاد سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، مهیا گردد.

بنابراین باید به گونه ای عمل شود که حساسیت موضوع به درستی بیان شود تا یک شعور جمعی پشتیبان اجرای این سیاستها باشد. مادامی که عطشی فراگیر برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور، از درون فرد فرد جامعه بر نخیزد، تحقق سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مشکل خواهد بود و ایجاد این عطش فراگیر بدون حمایت مسولان امکانپذیر نیست.

 

سخن پایانی

تجربه نشان داده است که تحقق موضوعات مهم، با شعار و برگزاری چند سمینار محقق نمی شود، بلکه به جای شعار دادن در این خصوص باید همه مردم، مسوولان و دستگاههای اجرایی وارد عرصه عمل شوند.

باید برای سرمایه های انسانی و مالی کشور برنامه ریزی شود و بسترهای لازم برای انجام فعالیتهای اقتصادی مهیا گردد.

نقش پررنگ مردم در اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی نبایستی نادیده گرفته شود، اقتصاد مقاومتی یکی از مصادیق اقتصاد مردمی است.

برای تحقق سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، لازم است که ملت غیور ایران، ضمن حمایت مسئولان و خدمتگزاران جامعه، وارد صحنه شوند و دست در دست هم، ایران اسلامی را بیش از پیش به سوی آبادانی سوق دهند.

منبع: خبرگزاری مهر


نظرات 1 + ارسال نظر
M چهارشنبه 15 دی 1395 ساعت 15:30

امیدوارم همیشه شاد باشین و سلامت
ممنون

موفق وپیروز باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.